در این مطلب از سایت ادعیه و اذکار ملکوت۷۸۶ دعای رفع ناراحتی قلبی و دعای رفع نارسایی قلبی مجرب پرداخته ایم ان شاءالله بیمار قلبی رو به بهبودی خواهد رفت و درمان خواهد شد .

دعای رهایی از ناراحتی قلبی – دعای رفع ناراحتی قلبی,دعای قرآنی برای ناراحتی قلبی,دعای شفای ناراحتی قلبی,دعای قرانی رفع ناراحتی قلبی,دعای رهایی و نجات از بیماری های قلبی,دعای رفع بیماری قلبی,دعا برای درمان بیماری قلبی,دعا جهت رفع بیماری قلبی,دعای بیماری قلبی,دعای بیمار قلبی,دعای ناراحتی قلبی,دعا برای بیماران قلبی,دعای رفع بیماری قلبی,دعای بیماری های قلبی,دعا جهت رفع بیماری قلبی

دعای قوی برای درمان بیماری قلبی 

قلب‌ها سه نوع هستند : قلب سلیم ـ قلب مرده ـ قلب مریض.

۱) قلب سلیم (بی‌عیب):

هیچ کس در روز قیامت نجات نمی‌یابد مگر اینکه الله عزوجل به او قلب سلیم عطا کرده باشد، الله عزوجل می‌فرماید : 

یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» (شعراء / ۸۸-۸۹)

(روز قیامت) روزی است که فایده نمی‌دهد مال و نه فرزندان، لیکن صاحب فایده آن باشد که بیاورد پیش خدا دلی بی‌عیب را قلب سلیم قلبی است که از هر خواهش و هوسی که با اوامر و منهیات الله عزوجل مخالفت نماید، سالم و به دور می‌باشد، و از هر شبهه و شکی که با گفته‌های الله عزوجل مغایرت داشته باشد سالم و به دور می‌باشد. از بندگی غیر الله و قبول حکم غیر رسول‌الله صلی الله علیه وسلم به دور است، و در یک جمله، قلب سلیم و بی‌عیب قلبی است که نه تنها از دل سپرده به غیر الله عزوجل و آنچه در آن شرک است به دور می‌باشد بلکه بندگی‌اش برای الله خالص گردیده و همراه با اراده و محبت، توکل و توبه، تواضع و خضوع، خوف و رجا، و تمنابه الله عزوجل می‌باشد.

قلب سلیم قلبی است که برای الله عزوجل خالص شده، اگر دوستی کرد برای الله باشد و اگر کینه و دشمنی نمود به خاطر الله عزوجل باشد، اگر چیزی بخشید یا از چیزی منع نمود برای الله عزوجل باشد، همه تلاش و سعی و محبتش برای الله عزوجل باشد، و مقصد و هدفش او باشد، بدنش در راه او باشد، اعمالش و خواب و بیداریش خالص برای الله و کلام الله و آنچه که از طرف اوست برایش جذاب‌تر از هر کلامی باشد، و افکارش او را در مواضع جلب رضایت و محبت الله عزوجل پشتیبانی نمایند، از خداوند بزرگ داشتن این قلب را مسئلت داریم.

۲) قلب مرده  : 

این قلب بر خلاف قلب سلیم می‌باشد : 

قلبی است که پروردگارش را نمی‌شناسد و او را طبق فرمانش عبادت نمی‌کند، و او را دوست نمی‌دارد و راضی نمی‌گرداند، بلکه آن قلب مرده بر شهوات و خواهش‌ها و لذت‌هایش استوار است، ولو اینکه در آن خواهشات، غضب و خشم الله عزوجل باشد. او غیر الله را در حال محبت و ترس و رجا و رضایت و فروتنی و تعظیم و خواری عبادت می‌کند، اگر دشمنی می‌کند دشمنی‌اش به خاطر هوا و هوس است، و اگر دوستی می‌کند به خاطر آن است، و اگر چیزی می‌بخشد و یا از آن منع می‌کند به خاطر هوس است، پس امامش هوا و هوس و رهبرش شهوت اوست، جهل، سوق‌دهنده و غفلت مرکب اوست، از این نوع قلب به الله عزوجل پناه می‌بریم.

۳) قلب مریض : 

قلبی است که دارای حیات است ولی بیمار است و در آن دو ماده وجود دارد که هر کدام آن را به نوبت به سوی خود می‌کشد و به راهی می‌رود که هر کدام از آن دو بر دیگری غلبه نماید و آنچه که سبب زندگی و حیات آن است، محبت الله عزوجل می‌باشد، و ایمان به او و اخلاص برای او و توکل نمودن به الله عزوجل می باشد و آنچه که سبب هلاکت و نابودی آن است، محبت شهوات و طمع برای بدست آوردن آنهاست و حسد و کبر و خودپسندی و بلندپروازی و فساد در روی زمین با ریا نمودن و نفاق و تکبر و تنگ‌نظری و بخل است، از این قلب هم به الله عزوجل پناه می‌بریم، و قرآن کریم معالجه این قلب را و تمام بیمار‌ی‌ها، تضمین کرده است.

الله عزوجل می‌فرماید : 

« یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ» (یونس / ۵۷)

«ای مردمان، آمده است به شما پندی از پروردگارتان و شفایی بر آن علت است که در سینه‌هاست، و راه نمودنی و بخشایشی برای مسلمانان».

« وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا» (اسراء / ۸۲)

« و فرودآوردیم از قرآن آنچه وی شفا و رحمت است برای مسلمانان و نمی‌افزاید در حق ستمکاران مگر زیان را ».

بیماری‌های قلب دو نوع است : 

نوعی که صاحب بیماری دردی از آن در حال حاضر احساس نمی‌کند و آن مرض جهل و نادانی و شبهه و شک است، و این از بزرگترین نوع دردها برای فساد است ولی آن را احساس نمی‌کند.

نوع دیگر: مرضی است که در حال حاضر آن را احساس کرده و متألم می‌شود، مانند: غم و غصه، اندوه، خشم و این بیماری با داروهای طبیعی و رفع اسباب آن از بین می‌رود.

معالجه و درمان قلب با چهار چیز امکان دارد :

مورد اول: قرآن کریم

که همانا آن به آنچه که در سینه از شک وجود دارد شفا است، و هر چه از شرک و لکه‌های کفر و بیماری‌های شبهات و شهوات در آن است را از بین می‌برد.

قرآن کریم برای کسی که به حق آن را بداند و به آن عمل نماید، هدایت است و برای مؤمنین با آنچه که به وسیله آن از ثواب فوری و غیر فوری برای آنان حاصل می‌شود رحمت است:

« أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا» (انعام / ۱۲۲)

«آیا کسی که مرده بود پس زنده ساختیمش (یعنی کافر بود و او را هدایت کردیم) و پیدا کردیم برای او نوری که می‌رود با آن میان مردمان مانند کسی باشد که صفتش اینست که در تاریکی‌ها، نیست بیرون آینده از آن».

مورد دوم: قلب محتاج سه مورد است

الف) آنچه که نیروی قلب را حفظ می‌کند و آن با ایمان و عمل صالح و عمل با طاعات و عبادات میسر می‌شود.

ب) پرهیز از مواضع زیان و آن اجتناب از تمامی گناهان و انواع مخالفات با اوامر الهی است.

ج) راحت شدن و دوری از هر چیز آزاردهنده به وسیله توبه و استغفار.

مورد سوم: درمان بیماری قلب از استیلاء و تسلط نفس بر آن

شامل دو نوع درمان است: صبر و باز داشتن نفس و مخالفت با آن.

باز داشتن نفس نیز دو گونه است:

الف) یک نوع قبل از عمل و دارای چهار مرحله است:

۱) آیا این عمل برای او مقدور است یا نه؟

۲) آیا انجام این عمل از ترک آن برایش بهتر است یا نه؟

۳) آیا با انجام این عمل رضایت الله عزوجل حاصل می‌شود، یا نه؟

۴) آیا انجام این عمل کمکی برای او می‌کند و آیا در انجام این عمل اگر به کمکی احتیاج پیدا کند کسی او را کمک و یاری می‌کند یا نه؟ گر جواب «بله» است پس به آن کار اقدام نماید و گرنه هرگز به آن کار اقدامی نکند.

ب) یک نوع دیگر بعد از عمل است و آن سه نوع است:

۱) صبر و واداشتن نفس بر طاعاتی که در آن حق الله عزوجل کوتاهی شده و به نحو مطلوب انجام نمی‌شود و از حقوق الله عزوجل اخلاص، نصیحت، پیروی، دیدن مواضع نیکی، و مشاهده منت الله عزوجل بر آن در حقش است و مشاهده کوتاهی‌اش بعد از همه آنهاست.

۲) بازداشتن نفس از هر عمل که ترک کردن آن از انجام دادنش بهتر است.

۳) بازداشتن نفس از انجام کار مباح یا عادتی که با انجام دادن آن اگر نیت او الله و سرای آخرت باشد به او ثوابی ندارد. و اگر قصد منفعت دنیایی کند زیانکار می‌شود، و جمع‌بندی آنها که نفسش را وادار می‌کند نخست بر انجام فرایض، سپس آن را اگر ناقص باشد تکمیل نماید، و از منهیات و محرمات باز دارد و اگر دانست که او چیزی از آن منهیات مرتکب شد، با توبه و استغفار جبران نماید و سپس بر آنچه که با جوارحش انجام می‌دهد همت گمارد، سپس بر دفع غفلت نفس اهتمام ورزد. 

 

برگرفته از سایت دعاگو